🎬 موشن گرافیک داریم، اما حرف نداریم
بیشتر پروژهها، بهجای اینکه پیام داشته باشند، تنها زیبا هستند. فونتها خوشگلاند. آیکونها میپرند و میچرخند. ولی چیزی از پشت آنها به دل ما نمینشیند.
سوال اینجاست:
چرا اکثر موشن گرافیکهای ایرانی نمیترکند؟ چرا کمتر کسی با موشن، اعتراض، عشق، خندهی تلخ یا حتی ریسک بیان خلاق را منتقل میکند؟
🎨 ریشه در ترس یا عادت؟
بخشی از ماجرا برمیگردد به بازار. مشتری محتاط است. برندها امنیت را به خلاقیت ترجیح میدهند. و بخشی هم به ما طراحان – که شاید آنقدر درگیر “تحویل دادن به موقع” شدهایم که “خلق کردن” را فراموش کردهایم.
کپی-پیستهای تمپکیجی، پروژههایی که با ۲ روز وقت تحویل میگیریم، یا مشتریانی که “همونی که قبلی زدی برام بزن” را ترجیح میدهند… اینها فضای نفس کشیدنِ هنر را تنگ کردهاند.
💥 اما دنیا منتظر ترکیدنِ خلاقیت ماست
خارج از ایران، برندها با موشن گرافیک فریاد میزنند. یک پلتفرم آموزشی بهجای وویس خشک، با موشن طنزآمیز مفاهیم فلسفی را توضیح میدهد. یک برند فمینیستی از موشن برای اعتراض به تبعیض استفاده میکند. و حتی رستورانی کوچک، هویت بصریاش را با یک موشن تمسخرآمیز نسبت به رقبا ساخته.
در آنسوی دنیا، موشن یک زبان است – نه فقط یک حرکت.
🎯 پس تکلیف ما چیست؟
ساده است. اگر ما در استودیوهای ایرانی بخواهیم صرفاً کار «درست» تحویل دهیم، هنرمان به کارهای شستهرفته و فراموششدنی محدود خواهد شد.
ولی اگر یکیمان، یکی از ما، جرئت کند موشن بزند که “نیش” داشته باشد — آن وقت شاید فصل جدیدی شروع شود.
✊ باخ ماخ میخواهد جزو همین معدود “جرئتکنندگان” باشد
در باخ ماخ، ما به حرکتهایی علاقه داریم که فقط نرم نباشند — بلکه صادق، جسور، و گاهی هم بیرحمانه زیبا باشند.
اگر برندی هستی که جرئت دارد متفاوت باشد،
یا اگر ایدهای داری که گفتنش ترسناک است…
ما اینجاییم. آمادهایم آن را به حرکت دربیاوریم.